باز فوران احساساتی که بیرون نمیریزند.
فرانتس کافکا
یادداشتها
باز فوران احساساتی که بیرون نمیریزند.
فرانتس کافکا
یادداشتها
-شما یک عصیانگر هستید، آقای دکتر.
کافکا: متاسفانه همینطور است. من درگیر طولانیترین و در عین حال بی نویدترین عصیان روی زمین هستم.
از خود نمیتوان گریخت. این تقدیر است. تنها امکانی که برایت میماند، نگریستن است، و فراموش کردن اینکه بازیچه شدهای.
عشق در نظر من آن است که تو خنجری هستی که من در درون خویش می چرخانم!
🔸فرانتس کافکا
نامه به میلنا
تنها شادیام این است که هیچکس نمیداند کجا هستم. کاش میتوانستم همین را تا ابد کِش بدهم! خیلی دلخواهتر از مرگ است.
🔸فرانتس کافکا
📖 نامه به فلیسه
در حسرت زندگی دیگران. برای این است که از بیرون که نگاه میکنی، زندگی دیگران یک کلّ است که وحدت دارد، امّا زندگی خودمان، که از درون نگاهش میکنیم، همهاش تکهتکه و پارهپاره بهنظر میآید.
🔸آلبر کامو
📖 یادداشتها
مقصدی وجود دارد اما هیچ راهی به سمت آن وجود ندارد، آنچه که ما به عنوان راه از آن یاد میکنیم تردید است.
🔸فرانتس کافکا
📖 پندهای سورائو
بیآنکه علتی داشته باشد از درون خالیم. واقعاً مثل گوسفند گم شدهای در شب و در کوهستان هستم، یا مثل گوسفندی که به دنبال این گوسفند گم شده میرود، اینطور گم شدن و حتی نداشتن قدرت تأسف خوردن.
فرانتس کافکا
یادداشت ها
مردم معمولا فقط ادای خوشحالی را درمیآورند و گوششان را از پنبه خوشی پر میکنند. مثلا من. من تظاهر به شادی می کنم تا بتوانم در پس آن محو شوم. خنده من دیواری سیمانی است.
گفتگو با کافکا
گوستاو یانوش
خاطرات خوش اگر با غم عجین باشند طعم بهتری دارند. اینست که من در واقع غمگین نیستم بلکه جویای لذتم.
گفتگو با کافکا
گوستاو یانوش
هر چیزی حتی دروغ هم در خدمت حقیقت است. سایه، آفتاب را نفی نمی کند.
گفتگو با کافکا
گوستاو یانوش
اتحاد ملل! فکر می کنید این واقعا اتحاد ملت ها باشد؟ به نظر من، تسمیه "اتحاد ملل" فقط صورتکی است برای میدان جدید مبارزات
گفتگو با کافکا
گوستاو یانوش
جرقه ای که زندگی هشیار ما را تشکیل می دهد، ناچار است از شکاف تضادها بگذرد و از قطبی به قطب دیگر جهش کند تا بتوانیم جهان را، تنها برای یک لحظه، در برق گذرایش ببینیم.
گفتگو با کافکا
گوستاو یانوش
ما در مردابی از دروغ ها و توهم های پوسیده زندگی می کنیم که هیولاهای وحشتناک به جهان می آورد، هیولاهایی که با چهره ای پر از محبت به دوربین عکاس ها لبخند می زنند ولی در همان لحظه -بی آنکه کسی متوجه شود- با بی خیالی میلیون ها انسان را چون حشره زیر پا له می کنند.
گفتگو با کافکا
گوستاو یانوش
وجدان ناراحت را کسانی دارند که وظیفه زمان حال خود را درست انجام نمیدهند. ولی کیست که درست بداند وظیفه اش چیست؟ هیچکس. اینست که وجدان همه ما ناراحت است، و برای فرار از این ناراحتی است که می خواهیم هرچه زودتر به خواب برویم.
گفتگو با کافکا
گوستاو یانوش