تاریک روشن

جملات، سخنان، شعرها

تاریک روشن

جملات، سخنان، شعرها

آخرین نظرات
  • ۱۶ تیر ۹۸، ۲۲:۴۱ - جناب قدح
    سلام :)
  • ۲ اسفند ۹۷، ۲۰:۱۵ - قیمت لوستر کریستالی
    عالی بود

۲۱۳ مطلب با موضوع «سخنان و تکه های کتاب ها» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

از عاشق‌ها خوشم می‌آید امـا خـودم نمی‌توانم عاشق باشم، بیش از این‌ها دورم، رانده شده‌ام.

کافکا

  • ۰
  • ۰

احسـاس آدم افسرده‌ای کـه رسیـدن کمک را می‌بیند اما از نجات خود شادمان نمی‌شود ـ و نجات هم نمی‌یابد ـ

فرانتس کافکا

  • ۰
  • ۰

آیا می‌توانی عزیزم به آنچـه مـی‌گویم پـی ببری؟ آدم بد بنویسد و در عین حال احساس کند ملزم به نوشتن است، چـون در غیر این صورت باید با ناامیدی کامل دست به گریبان باشـد.

فرانتس کافکا

  • ۰
  • ۰

جنگ ما را به دهلیز پر پیچ و خمی از آیینه های دق کشانده است. اینست که تلوتلو خوران از تصویری غلط به تصویر غلط دیگری میرسیم. بازیچهء گمگشتهء پیامبران و طبیبان کاذبی شده ایم که با نسخه های دروغین سعادت، چشمها و گوشهایمان را می بندند تا از بن بستی به بن بست دیگر برسیم.

فرانتس کافکا

  • ۰
  • ۰

فلیسه، چشم‌هایت را باز کن و بگذار نگاهشان کنم. اگر زمان حال من در آنها باشد، چرا آینده‌ام را هم در آنها جستجو نکنم؟

فرانتس کافکا

  • ۰
  • ۰

در طول سال‌های متمادی فقط یک بار با صدای بلند گریه کرده‌ام، و آن هم دو سه ماه قبل بود که دو بار پشت سر هم به معنی واقعی توی صندلی دسته‌دارم شدیداً می‌لرزیدم. این جریان شب اتفاق افتاد و ب اثر قطعه بخصوصی از رمانم پیش آمد.

فرانتس کافکا

  • ۰
  • ۰

عیبی در من است، چیزی کم دارم. به قدر کافی روشن و مشخص است اما توضیحش مشکل است.

فرانتس کافکا

  • ۰
  • ۰

مارکسیست‌ها تصوری را که از تاریخ دارند بر خود تاریخ ترجیح می‌دهند.

آلبر کامو

  • ۰
  • ۰

زمان می‌گذرد، و آدم هم بی‌هدف همراه آن می‌گذرد.

فرانتس کافکا

  • ۰
  • ۰

زن دستی به صورت دانشجو زد: این غولچه ولکنم نیست.

ک. دادش درآمد: و شما دلتان نمی‌خواهد رها شوید.

فرانتس کافکا

  • ۰
  • ۰

حس می‌کردم که این دنیا برای من نبود.

صادق هدایت

  • ۰
  • ۰

زمانی خواهد آمد که من باید خودم را کنار بکشم.

فرانتس کافکا

  • ۰
  • ۰

شب‌هایی هست که باید از روزگار شکوه کنم، چون رنج بردن در سکوت خیلی طاقت فرساست.

فرانتس کافکا

  • ۰
  • ۰

آنچه که زندگی بوده‌ است از دست داده‌ام، گذاشتم و خواستم از دستم برود...

صادق هدایت

  • ۰
  • ۰

فضایی خالی مرا از همه چیز جدا کرده است و من خودم را حتی به طرف محدوده های آن هم نمی رانم.

فرانتس کافکا