یه روز مردی دید یه نفر توی یه باتلاق داره غرق میشه؛ جون خودشو به خطر انداخت و نجاتش داد. وقتی از باتلاق در اومدن هر دو نفرشون از نفس افتادن. اون مرده که داشت غرق میشد گفت: احمق دیوونه! چرا منو از تو باتلاق درآوردی؟ من اونجا زندگی میکنم!...
🎬Nostalghia