ستوان گفت: چرا می دویدید؟
مرتضی گفت: واسه این که صدای پاهام پشت سرم بود...خوشم می آمد...سالها بود که اون طوری جلوی خودم راه نرفته بودم.
یوزپلنگانی که با من دویده اند
بیژن نجدی