در من بسیاری چیزها از بین رفتند که گمان میکردم تا ابد ماندگارند.
مارسل پروست
در من بسیاری چیزها از بین رفتند که گمان میکردم تا ابد ماندگارند.
مارسل پروست
شمعی به دست خواهید آمد
زیرا مرگ تاریک است
و خود را خواهید دید در خاک
و بر پایان خود خواهید گریست.
بیژن جلالی
مشغول قتل عام روزها هستم.
صادق هدایت
نامهها
از لحظهای که متولد میشویم
شروع میکنیم به مُردن.
یانه تلر
در من انگار درختانِ کهنسال شکست.
محمدعلی بهمنی
به هرحال این اوضاعی است که می بینید و تفسیر لازم ندارد. ما هم می سوزیم و می سازیم. قسمتمان این بوده یا نبوده دیگر اهمیت ندارد. سگ بریند روی قسمت و همه چیز.
صادق هدایت
نامهها
این سبزه که امروز تماشاگه ماست
تا سبزهی خاک ما تماشاگه کیست
خیام
هیولاها هیچوقت زیر تختم نبودن
چون اونها توی سرم بودن.
نیکیتا گیل
تمام حرف
بر سر حرفی است
که از گفتن آن عاجزیم
یدالله رویایی
تمام روز سرم دیوانه وار منتظر است تا چشمهایم را ببندم.
کافکا
تو را بیش از اندازه دوست داشتم
و اکنون بیش از اندازه غمگینم
گیوم آپولینر
زندگی یک آماده سازی طولانی برای چیزی است که هرگز اتفاق نمی افتد.
ویلیام باتلر ییتس
ای دوست، ای برادر، ای همخون
وقتی به ماه رسیدی
تاریخ قتل عام گل ها را بنویس.
فروغ فرخزاد